فروش ایتر نتی محصولات glory آغاز شد
برای گرفتن محصولات و اخبار موسسه به این سایت مراجعه کنید.
آدرس سایت www.gloryfilm.net
سلام
از آخرین کار های انجمن گویندگان جوان می شود به دوبله ی فیلم hero اشاره کرد
عوامل کار عبارتند از
محمد رضا صولتی - مدیر دوبلاژ؛ آرزو آفری ؛ محمد رضا علیمردانی ؛ مهرداد رئیسی و ... اشاره کرد.
فیلم محصول ۲۰۰۶ و کار کمپانی فوکس قرن ۲۰ می با شد که به زودی وارد بازار میشود
آدرس سایت انجمن www.irdub.com
تهران _ میراث خبر مطالب به نقل از خبر گزاری میراث
گروه هنر، شاهین امین: به طور قطع مشهورترین و جذابترین مسافری که این روزها و شاید این سالها به ایران سفر کرده است، ژولیت بینوش باشد. اگرچه سفر افرادی نظیر البرادعی و نتایج آن برای کشورمان بسیار با اهمیت تر است .اما کسانی همچون بینوش از جایی میآیند که بسیاری از ما آرزوهای خود را در آنجا جستوجو میکردیم، جایی که میخواستیم حقایق را کشف کنیم، جایی که میدانستیم و میدانیم واقعی نیست، اما حقیقت دارد. سرزمین رویاها. سینما!
ایران سرزمینی آشنا
بازیگری همچون بینوش در بالاترین سطح سینما به لحاظ صنعتی، تبلیغاتی و هنری فعالیت میکند. بسیاری از کارگردانان بزرگ جهان حتی کمپانیهای معظم، آرزو دارند با او همکاری کنند و بازیگران فراوانی دوست دارند، مقابل او قرار بگیرند. کما اینکه خود او هم چنین میخواهد. بازیگر فیلم مشهور بیمار انگلیسی، به چه انگیزهای بیجار و جنجال به تهران آمد: «شناخت مردم و سرزمین ایران و عباس کیارستمی.»
بینوش از طریق اینترنت با چند دوست در ایران ارتباط دارد، ولی ترجیح میدهد سرزمین باستانی ایران را از نزدیک تجربه کند و با آدمهایش همنفس شود : «از طریق روزنامهها و رسانههای جمعی و مکاتبه نمیتوان تصویری واقعی از یک کشور و مردم آن پیدا کرد. میخواستم حقیقت زندگی را در اینجا کشف کنم. دوست دارم بگویم ایران برایم آشناست، من نسبت به این کشور و مردمش احساس نزدیکی عجیبی دارم. اینجا برای من دنیای بیگانهای نیست. احساس میکنم پیش از این هم در این سرزمین بودهام. البته به طور قطع تماشای فیلمهای عباس کیارستمی مثل زیر درختان زیتون، طعم گیلاس و ده در ایجاد این ذهنیت موثر بودهاند.»و باتاکید ادامه میدهد:«ایران خاستگاه اولین انسانها، تمدن بشر و همه آن چیزهایی است که بشر دارد. »
در لابهلای کلماتش و در پاسخ به میهماننوازی هموطنانمان به دنبال کمی اغراق میگردم. چیزی نمییابم. او با هیجان و پرانرژی حرفهایش را دنبال میکند:«همچنین میخواهم با باورها و اصول زرتشت بیشتر آشنا شوم، البته باید بیشتر مطالعه کنم. کسب اطلاعات بیشتر در این زمینه فرصت دیگری میطلبد گرچه در این مدت به واسطه گفتوگو با افراد مختلف نکاتی را دریافتهام، اما دوست دارم اطلاعات دقیقتری درباره آن داشته باشم.»
سپس و با همان لحن مشتاق، یکی از دلایل کنجکاویش نسبت به دین زرتشت را توضیح میدهد: «از علل علاقه من به این دین، ارتباط آن با الههها است. معتقدم مفهوم الههها در زندگی امروزی دوباره باید احیا شود.»
او زبان گویای ما لسانالغیب را هم میشناسد و
ترجمه انگلیسی اشعار حافظ را خواندهام. غزلیات آن بسیار الهامبخش هستند. دیوان اشعار او را به «جود لا» و «آنتونی مینگلا» هم دادم. بسیار خوششان آمد و از طریق آمازون آن را سفارش دادند. |
چقدر دلنشین است ، کسی در آن سوی مرزها، ما را و ایران ما را با حافظ بشناسد. او شناختن غزلسرای بزرگ فارسی را به دیگران هم توصیه کرده است: «کتاب حافظ را به «جودلا» و «آنتونی مینگلا» هم دادم. بسیار خوششان آمد و از طریق سایت آمازون سفارش خرید آن را دادند.»
بینوش هم مانند بسیاری از غربیها در سالهای دور و روزگاری پیش از آنکه حافظ را بشناسد، ایران را به واسطه بروز جنگ و تحولات سیاسی کشوری خطرناک و اسرارآمیز در دوردستها میدانسته اما سینما و به خصوص آثار کیارستمی تصویر دیگرگون از ایران ارایه دادهاند، تصویری دوستداشتنی: «فیلمهای کیارستمی ارتباط انسانی نزدیکی را به وجود میآورد، چون درباره زندگی مردم است و حقایق زندگی در آنها بسیار ملموس هستند.»
از این بازیگر علاقهمند به ایران میپرسم آیا از طریق رسانهها، اخبار کشور ما را دنبال میکند اوبه میراث خبر می گوید: «اخبار و مطالبی که درباره ایران منتشر میشود، اغلب بازتاب مذاکرات دولت و موضعگیریهای سیاسی آن است نه خود کشور.»
در میان حرفهای بینوش کاملا واضح است که او به آدمها، ارتباطاتشان و روابط انسانی بسیار اهمیت میدهد و به این دلیل است که درباره سفر چند روزهاش به اصفهان، یادآور میشود: «اصفهان پلها و مساجد زیبایی دارد. دیدن اماکن تاریخی بسیار جالب بود. اما جالبتر از آن ارتباط عاطفی و آشنایی با شخصیت درونی افراد است. به عنوان یک بازیگر بیشتر از آثار تاریخی؛ شخصیت و طرز فکر افراد، نحوه زندگی و رفتارشان برایم جذابیت دارد. البته دیدن بناهای تاریخی اصفهان با آن کاشیهای آبیرنگ و پلهای زیبا، بسیار دلنشین بود. اما دیدن افرادی که طبق یک عادت دیرینه زیر پلها آواز میخواندند و به تماشای آسمان میپرداختند یا کنار رودخانه مینشستند، لذتبخشتر بود. سفر و حرکت در میان کویر و کوهها برایم لذتبخشتر است. حیف که گواهینامه رانندگی در ایران را نداشتم.»
دنیای بینوش و دنیای سینما
نمیتوان با یک بازیگر بزرگ بینالمللی به گفتوگو نشست و حرف سینما را به میان نکشید. نحوه رفتار شور و شادی و حرکات تند بینوش بیشتر یادآور نقش پرانرژی او در فیلم «شکلات» است، تا آدم های درونگرایی «آبی» یا «عشاق پون نوف» خودش هم به نوعی این برداشت را تایید میکند: «من آدم فعالی هستم.»
اما درباره سینمای ایران چه میداند؟ «فیلمهای کارگردانهایی مانند بهمن قبادی و جعفر پناهی را دیدهام. در این مدت هم تعدادی DVD از فیلمسازان دیگر ایرانی به من دادهاند که در آینده میبینم. اما برای من کیارستمی در صدر قرار دارد. او حقیقت مردم و زندگیشان را بیکم و کاست بازتاب میدهد.»
بینوش به همین دلایل است که میخواهد خالق «طعم گیلاس» را از نزدیک بشناسد: «انگیزهام برای آشنایی با کیارستمی، فقط آمادگی برای ایفای یک نقش نیست. بلکه دوست دارم شخصیت ایشان را به عنوان یک هنرمند بزرگ از نزدیک بشناسم. البته قبلا در جشنوارههای مختلف او را دیده بودم و از طریق ایمیل هم با هم ارتباط داریم. اما دیدن افراد در محل زندگی و سرزمینشان، شناخت بهتری به ما میدهد.»
بینوش یک بازیگر اروپایی روشنفکری است که درهالیوود هم موفق بوده و جایزه اسکار را هم ربوده است. اماهالیوود را برای خود انتخاب نمیکند و در باره سیطره سینمای آمریکا بر جهان و راه گریز میگوید: «در مورد پدیده فیلمسازی درهالیوود نمیتوانم اظهارنظر کنم ]جالب توجه بسیاری که درباره همه چیز نظر میدهند[ برخی برای پول درآوردن و برخی برای شهرت به آنجا میروند. اما من نمیتوانم در آن نقطه زندگی کنم. دنیای من باهالیوود تفاوت دارد. ترجیح میدهم در ارتباط نزدیک با آدمها و واقعیتها باشم. هدفم پولدار شدن یا زندگی در خانههای مختلف در کشورهای گوناگون یا شهرت نیست. درک حقیقت درونی اهمیت دارد. معتقدم هر کس با توجه به قابلیتهای خود به صورت مستقل میتواند موفق باشد.»
باز هم میآیم
بینوش به قول خودش اهل سفر است و امسال به جز ایران به آرژانتین و مجارستان هم می رود، او بهترین راه شناخت کشورها را آشنایی با مردمشان میداند. اما از سفرش به ایران به جز آنچه گفت، چه نکته دیگری را درک و استنباط کرده است؟«آنچه مرا در ایران تحت تاثیر فراوان قرار داد، میهماننوازی و برخورد صمیمانه ایرانیان بود. من به خانههای بسیاری از آنها راه پیدا کردم و باید اعتراف کنم که استقبال و برخورد صمیمانهشان بسیار بر من تاثیر گذاشت. نکته دیگر اینکه انتظار نداشتم زنان ایران را این قدر با لباس سیاه ببینم. البته از دیدن کوههایی که تهران را احاطه کردهاند، حیرت کردم، و از پراکندگی درختان در سطح شهر، در شهرهایی که من به آنها سفر کردهام، درختان در نقاط به خصوصی مثل پارک یا باغ هستند.»
و در انتها در حالی که کاملا مشخص است کنجکاویش نسبت به ایران با این سفر یک هفته ای نه تنها ارضا نشده و بلکه افزون هم گشته است، با لحن شاد و سرخوش و خندهای از ته دل میگوید: «این تازه آغاز بود، باز هم میآیم.»
ژولیت بینوش در یک نگاه
ژولیت بینوش متولد 9 مارس 1964 میلادی در پاریس است. فرزند مادرى بازیگر و پدرى مجسمهساز و کارگردان سینما است. در سن 15 سالگی وارد دبیرستان هنر پاریس شد و در رشته سینما و تئاتر تحصیل کرد. 18 ساله بود که با بازی در نقش کوچکی در فیلم مستقل «زنگ آزادی» Liberty Belle جلوی دوربین قرار گرفت.پس از آن در فیلم های زندگى خانوادگى (دوییون) ،«قرار ملاقات» (تشینه)، زنان (لانو) و سلام مریم (ژان لوک گدار) بازى کرد. اما فیلمی که مورد توجه منتقدین قرار گرفت و او را در سطح بینالمللی مطرح کرد «سبکى غیرقابل تحمل هستى» ساخته فیلیپ کافمن براساس اقتباسى از رمان مشهور میلان کوندرا بود.
او با بازى در این فیلم که پیچیدگى هاى غریبى داشت تحسین یک صداى منتقدان را برانگیخت. و بعد از آن با بازى در فیلم «عشاق پون نوف» ساخته همسر اولش (کاراکس) و خسارت (مال) در نزد منتقدان سینمایى دوچندان کرد. او در فیلم خسارت تصویر تمام عیار معصومیت زنانه اش را با بازى در نقش یک زن افسونگر ارائه کرد. وی پس از رد پیشنهاد استیون اسپیلبرگ براى بازى در فیلم «پارک ژوراسیک» با بازی در آبی کریستف کیشلوفسکى نقشی به یاد ماندنی زنى مستاصل که یک فاجعه را پشت سر گذاشته آنقدر طبیعى ایفا کرد که داوران جشنواره ونیز مجاب شدند تا شیر طلایى بهترین بازیگر نقش اول را به او اهدا کنند. پس از آن در نقش یک پرستار در «بیمار انگلیسى» جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش دوم زن را از آن خود کرد.